ازدواج با همسر نیاکان (قرآن)نياكان، اسم و جمع «نيا» است. نيا به معناى پدر پدر و پدر مادر و به معناى جدّ آمده است . [۱]
لغتنامه، ج ۱۴، ص ۲۰۲۶۳ و ۲۰۲۷۰، «نيا» و «نياكان»
و جدّ نيز به معناى پدر پدر و پدر مادر و هر چه نسبشان بالاتر رود مىباشد. جدّ به معناى بزرگى و نيكبختى و پولدارى نيز آمده، ولى در اصطلاح فقهای امامیّه به معناى نخست استعمال شده است [۳]
دايرةالمعارف تشيّع، ج ۵، ص ۳۱۹، «جدّ».
در این مقاله آیات مرتبط با ازدواج با همسر نیاکان معرفی میشوند.۱ - حرمت ازدواج با همسران نياكانحرمت ازدواج مرد با همسر نياكان (پدر بزرگ و اجداد) خويش: وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبِيلًا. و ازدواج نكنيد با زنانى كه پدران شما با آنها ازدواج كردهاند، مگر آنها كه در گذشته (قبل از نزول اين حكم) انجام شده است، زيرا اين كار عمل زشت و تنفرآورى است و روش نادرستى مىباشد. واژه «اباء» در فرهنگ قرآن اعمّ از پدر، پدر بزرگ و اجداد است. برداشت مزبور را فرمايش امام باقر علیهالسلام تأييد مىكند كه فرمود: مرد نبايد با زن جدّش ازدواج كند. آيه فوق خط بطلان به يكى از اعمال ناپسند دوران جاهليت مىكشد و مىگويد: وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ:" با زنانى كه پدران شما با آنها ازدواج كردهاند ازدواج نكنيد". اما از آنجا كه هيچ قانونى معمولا شامل گذشته نمىشود، اضافه مىفرمايد إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ:" مگر ازدواجهايى كه پيش از اين انجام شده است". سپس براى تاكيد مطلب، سه تعبير شديد در باره اين نوع ازدواج بيان مىفرمايد: نخست اين كه مىگويد: اين عمل، كار بسيار زشتى است (إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً) و بعد اضافه مىكند: عملى است كه موجب تنفر در افكار مردم است يعنى طبع بشر آن را نمىپسندد (و مقتا) و در پايان مىفرمايد: روش نادرستى است (وَ ساءَ سَبِيلًا) حتى در تاریخ مىخوانيم كه مردم جاهلى نيز اين نوع ازدواج را" مقت" (تنفرآميز) و فرزندانى كه ثمره آن بودند" مقيت" (فرزندان مورد تنفر) مىناميدند. روشن است كه اين حكم بخاطر مصالح و فلسفههاى مختلفى مقرر شده، زيرا ازدواج با نامادری از يك سو همانند ازدواج با مادر است چون نامادرى در حكم مادر دوم محسوب مىشود. و از سوى ديگر تجاوز به حريم پدر و هتك احترام او است. و از همه گذشته اين عمل، تخم نفاق را در ميان فرزندان يك شخص مىپاشد زيرا ممكن است بر سر تصاحب نامادرى ميان آنها اختلاف واقع شود حتى ميان پدر و فرزند ايجاد رقابت مىكند زيرا معمولا ميان همسر دوم و همسر اول رقابت و حسادت وجود دارد، اگر اين كار (ازدواج با نامادری) دو حیات پدر (پس از طلاق نامادرى) انجام گيرد دليل حسادت آن روشن است، و اگر بعد از مرگ او صورت گيرد نيز ممكن است يك نوع حسادت، نسبت به پدر از دست رفته خود پيدا كند. تعبيرات سهگانهاى كه در باره نكوهش اين عمل در آيه فوق آمده، بعيد نيست به ترتيب اشاره به سه فلسفه بالا باشد. ۲ - رسم دوران جاهلیتازدواج با همسران نياكان در دوران جاهلیت: وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبِيلًا. ازدواج با همسران نياكان در دوران جاهليّت بسيار اتّفاق افتاد. در زمان جاهليت معمول بود كه هر گاه كسى از دنیا مىرفت و همسر و فرزندان از خود بيادگار مىگذاشت، در صورتى كه آن همسر، نامادرى فرزندان او بود، فرزندانش نامادرى را همانند اموال او به ارث مىبردند، به اين ترتيب كه آنها حق داشتند با نامادرى خود ازدواج كنند و يا او را به ازدواج شخص ديگرى در آورند، پس از اسلام، حادثهاى براى يكى از مسلمانان پيش آمد و آن اين كه: يكى از انصار بنام ابو قيس از دنيا رفت فرزندش به نامادرى خود پيشنهاد ازدواج نمود، آن زن گفت: من ترا فرزند خود مىدانم و چنين كارى را شايسته نمىبينم ولى با اين حال از پيغمبر صلیاللهعلیهوآله كسب تكليف مىكنم، سپس موضوع را خدمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله عرض كرد، و كسب تكليف نمود، آيه فوق نازل شد و از اين كار به شدت نهى كرد. ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۵۹۴، برگرفته از مقاله «ازدواج با همسر نیاکان». |